کسی حال ما را نپرسید
[ad_1]
روزنامه اعتماد: مديرمسوول روزنامه شرق از شرايطي ميگويد كه در آن مجبور به تعديل نيروهايش شده است.
شما گفته بوديد تا جايي كه ممكن است تعديل نيرو انجام نميدهيم. چه شد كه 15 نفر را به يكباره اخراج كرديد؟
اولا تا جايي كه امكان داشت اين كار را نكرديم اما ديگر نشد و چارهاي نداشتيم. ثانيا 15 نفر نيست و اين عدد ساختگي است اما چه بسا به 15 نفر هم برسد؛ بنابراين اين را ميگويم كه اگر به 15 نفر هم رسيد كسي نگويد چرا بر سر فلان عدد تاكيد داشتي. الان حدود 5 نفر تعديل شدهاند كه البته بايد بيشتر ميبود چون نيرو براي هر صفحه بايد 2 نفر ميشد اما مقاومت كردهايم و هنوز اين كار را نكردهايم. روزنامه شما يعني اعتماد قبل از عيد اين كار را انجام داده بود اما من تا الان با قرض و قوله مقاومت كردهام به نظر شما گناهكارم؟ ما رسانه بخش خصوصي هستيم و منبع درآمدي جز آگهي و فروش نداريم.
ما بودجه نداريم كه به نسبت آن بودجه برنامهريزي كنيم و بگوييم فلان قدر براي حقوقها، فلان قدر براي كاغذ و فلان قدر براي چاپ كنار ميگذاريم. ما رسانهاي هستيم كه بايد بفروشيم و از رهگذر فروش بخشي از هزينههايمان را پوشش دهيم و آگهي بگيريم تا بخش ديگر را پوشش دهيم. راه سومي براي ما وجود ندارد. يارانههاي ما آنقدر ناچيز هستند كه من اصلا در رديف درآمدها حسابش نميكنم.
چرا مديرمسوولان ما به محض اينكه با يك مشكل مالي مواجه ميشوند، اولين اقدامشان تعديل روزنامهنگاران است در حالي كه سرمايه يك روزنامه، روزنامهنگاران آن هستند نه ميز و صندلي و ساختمان روزنامه؟
اولين اقدام ما اين بود كه 4 صفحه كم كرديم؛ بنابراين اولين قدم ما تعديل نيرو نبود. كم كردن 4 صفحه يعني كم كردن كاغذ و در نتيجه هزينه كاغذ، چاپ و ساير هزينههاي مرتبط با اين موضوع كاهش پيدا ميكند. در كل كم كردن هزينهها يك چرخه است كه به نيروي انساني هم ميرسد؛ به اين دليل كه اينها در طول هم نيستند بلكه در عرض هم هستند. زماني كه شما صفحه كم ميكني بهطور اتوماتيك كاغذ و نيروي انساني هم كاهش پيدا ميكند. بنابراين اگر عرضي به اين داستان نگاه كنيد ديگر چنين سوالي نميپرسيد.
شما ميگوييد در حد 5 نفر تعديل نيرو داشتهايد. اگر ماهي 3 ميليون تومان هم به آنها بدهيد، يعني ماهي 15 ميليون تومان. مشكل روزنامه با كاهش اين مبلغ حل ميشود؟
مشكل شما اين است كه فكر ميكنيد ماهي 3 ميليون تومان دريافتيتان است؛ شما ديگر عيديتان را نميبينيد، سنواتتان را نميبينيد، مرخصي يك ماهتان را نميبينيد، بيمهتان را نميبينيد و ميگوييد ما فقط 3 ميليون تومان ميگيريم. جمع هزينههاي يك نفر حداقل 5 و نيم ميليون تومان است. روزنامهنگاران فكر ميكنند زماني كه 3 ميليون تومان گرفتند، ديگر تمام شد اما مشكلات ما تازه شروع ميشود.
هيچكس كمكي به شما نكرد؟
يك نفر از دستگاه دولتي و حكومتي با من تماس نگرفته است؛ حتي بگويد آقا شما چه مرگتان است؟ چه اتفاقي افتاده است؟ من خودم با معاون وزير ارشاد تماس گرفتم و وضعيت روزنامه را توضيح دادهام؛ اينكه ما 4 صفحه كم كرديم چه بسا 4 صفحه ديگر هم كم كنيم يا اصلا روزنامه را تعطيل كنيم، اما فردا روزي به من نگوييد رحمانيان كاش به من گفته بودي و من فقط براي اينكه اين كاشكيها را نشنوم، به شما زنگ زدهام وگرنه ميدانم نه ميتوانيد كاري انجام دهيد و نه كاري انجام ميدهيد. اگر كمكي صورت گرفته، لطفا رسما اعلام كنند. جز آن يارانه اندكي كه نصف حقوق يك ماه ما را هم تامين نميكند، هيچ كمك ديگري به ما نشده است.
[ad_2]
طراحی و برنامه نویسی اپلیکیشن موبایل (اندروید و iOS) … با من تماس بگیرید 09124964046