راهنمای اکران روز: «درخونگاه» ساخته‌ی سیاوش اسعدی


برترین‌ها:

مشخصات فیلم:

کارگردان: سیاوش اسعدی

نویسنده فیلمنامه: نیما نادری و سیاوش اسعدی

مدیر فیلمبرداری: تورج اصلانی

تهیه کننده: منصور سهراب پور

بازیگران: امین حیایی، ژاله صامتی، مهراوه شریفی نیا، پانته‌آ پناهی‌ها

خلاصه داستان:

سال ۱۳۷۰ است؛ سه سال از جنگ ایران و عراق گذشته. رضا پس از هشت سال از ژاپن باز می‌گردد. در این هشت سال کار کرده و زحمت کشیده و ذره ذره پول جمع کرده و به ایران فرستاده تا پس از بازگشتن آن‌ها را به کار بگیرد و زندگی راه بیاندازد.

او به ایران آمده. مادر و خواهرش از دیدنش خوشحال نیستند، اما تظاهر به خوشحالی می‌کنند. ظاهرا همه‌ی این تلاش‌ها با ندانم کاری‌های اعضای خانواده‌اش به فنا رفته است.

پدر پول‌های رضا را به داماد خانواده داده تا با آن‌ها دارو وارد کند. دارو‌هایی که هیچ وقت نمی‌رسند و دست رنج رضا بر باد می‌رود. آن‌ها حتی سند خانه را هم گرو گذاشته اند و هیچ آهی در بساط ندارند…

راهنمای اکران فیلم «درخونگاه»

کارگردان درباره فیلمی که ساخته است چه میگوید:

سیاوش اسعدی در پاسخ به سوالی در مورد پایان بندی جدید و متفاوت فیلم که به نسبت نسخه نمایش داده شده در جشنواره فجر تغییراتی کرده است گفت: زمانی که ما فیلم را برای اکران آماده کردیم اصلاحاتی برای فیلم پیشنهاد شد. ما هم با شرایط خودمان را تطبیق دادیم.

وی تصریح کرد: گرچه ما آن فیلم قبلی را دور نینداختیم و این نسخه دیگری از آن است، اما من با این پایان بندی جدید هم حالم بد نیست و حتی معتقدم این حالت جدید برای مخاطب عام، فیلم مناسب تری است و او با اثر تکلیفش روشن‌تر است.

او در مورد نقش مادربزرگ بی‌کلام در فیلم خود گفت: در فیلم‌هایم، همیشه یک سری پیرزن‌های بامزه وجود دارد. این که به چه دلایلی از آنان استفاده می‌کنم، قطعا نشانه‌هایی دارد، اما پرهیز می‌کنم که آن نشانه‌ها را بیان کنم. مطمئناً منتقدان، این قدر باهوش هستند که این نشانه‌ها را پیدا کنند.

سیاوش اسعدی در ادامه در مورد انتخاب محمود جعفری و احتمال استفاده از بازیگران دیگر گفت: به نظر من در کل سینمای ایران، به زور و با اغماض، سه نفر را داریم که می‌توانند این نقش را بازی کنند که آقای جعفری بهترین گزینه من برای آن بودند. حتی صدا و لحن ایشان شیرینی خاصی دارد که به خوبی روی این نقش نشسته و همان پدری که ما می‌خواستیم نشان دهیم را به نمایش درآورده است.

حرف‌های بازیگران:

امین حیایی: من در چند فیلم اخیرم به تجربه بسیار خوبی رسیدم و آن هم این است که فهمیدم نگاه کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس نسبت به نگاه من به خودم بسیار عمیق‌تر است. این مساله از فیلم «ناردون» شروع شد و در «دارکوب» و بقیه فیلم‌ها نیز ادامه پیدا کرد؛ بنابراین تلاش می‌کنم تا هر آنچه که کارگردان از من می‌خواهد را به صورت دقیق و مو به مو انجام بدهم.

در این جا هم همین کار را تکرار کردم چرا که دیدم متن دیالوگ‌ها بسیار درست و دقیق نوشته شده است؛ بنابراین همان متن‌ها را حفظ و فقط آن را اجرا کردم. البته در مورد میزان حساسیت به نقش با آقای اسعدی گفتگو می‌کردم.

همه ما در اطراف مان افراد لاتی را دیده ایم، پس برای ایفای این نقش، نیاز چندانی به بررسی میدانی این دست افراد نداشتم ضمن اینکه به محض اینکه از کاراکتر فیلمنامه دور میشدم با تذکر کارگردان مواجه می‌شدم که باعث می‌شد من به سرعت به حالت اصلی باز گردم.

راهنمای اکران فیلم «درخونگاه»

ژاله صامتی: اودر مورد تفاوت سن نقش خود با سن واقعی‌اش گفت: با بازی کردن این نقش و این تفاوت سنی، می‌خواستم جسارتم را محک بزنم. من به فیلم نامه و به آقای حیایی اعتماد کردم و این کار را پذیرفتم. البته باید بگویم که بازیگران توانایی در این سن و سال داریم که بتوانند این نقش را بازی کنند، اما انتخاب من توسط آقای اسعدی، من را به فکر فرو می‌برد.

مطمئنا یک هوشی در پشت این ماجرا قرار داشته است. من هم این هوش را فهمیدم و از آن به عنوان یک فرصت استفاده کردم. تاکنون، نقش مادران زیادی را بازی کردم و از ۲۷ سالگی مادر بودم. از همین منظر، فکر می‌کنم که تا آخر عمرم می‌توانم نقش مادران زیادی که هیچ کدام شبیه به هم نیستند را نیز بازی کنم

حواشی فیلم:

پر سروصدا‌ترین حاشیه فیلم را مسعود فراستی در نقد تند و تیز خودش بر روی آنتن زنده تلویزیون برای فیلم رقم زد، آن جایی که با کلام و چهره‌ای پر از نفرت، آخرین ساخته سیاوش اسعدی را «فکسنی و توهین آمیز» توصیف کرد و گفت: ” داستان این فیلم در یک محله اصیل تهران است که جزو آخرین جا‌هایی است که دشمن می‌تواند فتحش کند؛ دشمنی که دنبال زدن همه ریشه‌های ماست.

کارگردان «درخونگاه» نه به مادر نه به خواهر و نه به برادر و نه حتی مادر بزرگ رحم نمی‌کند، پدر فیلم که اصلا معلوم نیست چه جانوری است.

آدم‌های فیلم عجیب و غریب و توهین‌آمیز هستند و یک تصویر چرک از آدم‌ها نشان می‌دهد. یک تفکر کثیف پشت این فیلم است که دارد از جامعه انتقام می‌کشد و جایی برای دفاع نمی‌گذارد.

آخر فیلم هم تقلیل دوستی به یک نیازغزیری جنسی با بدترین نما‌های ممکن رخ می‌دهد که مطلقا سینمایی در کار نیست، مطلقا آدمی در کار نیست و انگار فقط با حیوانی طرف هستیم که غریزه جنسی دارد.

من باورم نمی‌شود فیلمی این قدر بد، توهین‌آمیز و شرم‌آور با یک سینمای ناچیز، فیلمبرداری بد اصلانی و بازی‌های یکی از یکی بدتر ساخته شود.»

سیاوش اسعدی، کارگردان «درخونگاه» در واکنش به حرف‌های فراستی گفت گفت: «اگر فراستی از فیلم من تعریف می‌کرد، فکر می‌کردم هادی و هدی ساخته‌ام. من یک فیلمساز اجتماعی هستم و کاری به سیاست ندارم.»

منصور سهراب‌پور، تهیه‌کننده «درخونگاه» هم در واکنشی تند به نقد فراستی گفت: «متاسفم آقای فراستی که بی‌شخصیت‌ترین شخصیت رسانه است، این طور فرصت پیدا می‌کند راجع‌به فیلم‌ها صحبت کند.»

حاشیه دوم را سوال و جواب یکی از خبرنگاران حاضر در نشست خبری فیلم در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر برای فیلم بوجود آورد. سیاوش اسعدی نسبت به سوال یکی از مخاطبان مبنی بر ضد ایرانی بودن این فیلم واکنش نشان داد و گفت: “مگر می‌شود که فیلم‌سازی که متولد بعد از انقلاب است، بیاید و فیلمی ضد هویت خود و ضد مملکتش بسازد؟

من نمی‌دانم که چرا عده‌ای با این حرف‌ها می‌خواهند همدیگر را تخریب کنند. همان قدر که شما ایران را دوست دارید، من نیز دوست دارم. فیلم درخونگاه، یک فیلم کاملا ایرانی و دلسوزانه برای سرزمینم است. من عاشق سرزمینم هستم؛ مگر می‌شود که فیلمی علیه هویتم بسازم؟ خدا آن روز را نیاورد.

این موضوع بد است و باید این روحیه را کنار بگذاریم. من عاشق مملکتم هستم و هیچ وقت فیلمی نخواهم ساخت که باعث خوش‌حالی عده‌ای در جای دیگر بشود. اگر هم نقدی وجود دارد، نقد دلسوزانه است”

راهنمای اکران فیلم «درخونگاه»

جذابیت‌های فیلم کدامند؟

«درخونگاه» بسیاری از علاقمندان سینما را با آن فضاسازی ابتدای دهه هفتاد و شخصیت پاکباخته‌ای، چون رضا (با بازی امین حیایی) به یاد فیلم فارسی‌های پیش از انقلاب می‌اندازد.

سیاوش اسعدی بعد از فیلم «حوالی اتوبان» با بکارگیری دوباره شخصیت زن خیابانی و ارتباطی که او با قهرمان فیلم برقرار میکند، موفق شده یکی از شاعرانه‌ترین تصاویر این تیپ سینمایی را در میان تولیدات بعد از انقلاب پیش چشم تماشاگرانش قرار دهد.

طراحی صحنه‌هایی، چون مواجهه تظلم خواهانه زن خیابانی (پانته‌آ پناهی‌ها) با رضا که همراهی همدلانه آن‌ها را در پی دارد، در کنار سکانس جسورانه حضور زن در آسایشگاه، نشان از علاقمندی او به گونه‌ای از سینما دارد که تصویر سازی آن برای تماشاگر امروزی به ظرافت‌های بسیاری نیاز دارد.

چرا ممکن است فیلم را دوست نداشته باشیم؟

برای تماشاگر تیزهوش، «درخونگاه» در همان ابتدا دست خودش را رو کرده و از نظر داستانی درام درگیر کننده‌ای برای او در چنته ندارد.

ایده بازگشت پسر جوان به خانه و مواجه شدن با از بین رفتن هر آنچه که اندوخته بوده است در همان لحظات آغازین فیلم به راحتی از طرف مخاطب حدس زده شده و حوادث پیش رو که چیزی حدود ۴۵ دقیقه از زمان فیلم را در بر می‌گیرد، نکته غافلگیر کننده‌ای برای تماشاگر در بر ندارد.

به میان آوردن شخصیت پیرزن بی حرکتی که توانایی ادای کلام هم از او گرفته شده، تنها می‌تواند کارگردان محترم را در جلسه مطبوعاتی فیلم و مصاحبه‌ها در الصاق کردن ارجاعات فرامتنی به اثر یاری رساند. شاید همین حضور شخصیت‌ها و حوادث بی ربط به فیلم باشد (نگاه کنید به سکانس گفتگوی رضا با دوستش در آسایشگاه) که تماشاگر را در میانه فیلم وادار می‌سازد که بار‌ها و بار‌ها به ساعت روی گوشی موبایلش نگاه بیندازد.

نظر منتقدان موافق و مخالف فیلم:

پرویز جاهد: «نسخه جدید «درخونگاه» (متفاوت با نسخه‌ای که در جشنواره فیلم فجر نشان داده شد) با اینکه بخش‌های مهمی از آن قربانی تیغ تیز سانسور شده (از جمله سکانس ملاقات زن خیابانی با دوست رضا در تیمارستان)، اما همچنان فیلمی محکم، پابرجا و تأثیرگذار است؛ فیلمی با آدم‌هایی واقعی و قابل لمس که نوع زندگی و روابط‌شان را باور می‌کنیم.

شخصیت‌پردازی درست فیلم نشان می‌دهد سیاوش اسعدی آدم‌هایش را خوب می‌شناسد و با محیط زندگی، فرهنگ و زبان آنها، فقر و دردمندی‌شان، دروغ‌ها، ناله‌ها، رذالت‌ها و نامردی‌های آن‌ها آشناست و می‌داند چگونه آن‌ها را تصویر کند. زبان سینمایی او عقب‌مانده نیست و نوع فضاسازی، شیوه کارگردانی و ضد قهرمانی که خلق کرده، بسیار مدرن و متفاوت با سینمای عقیم اجتماعی امروز است.

کریم نیکو نظر: «درخونگاه» فیلم اداست. همان سکانس‌های اول فیلم وقتی رضاسزار با شمشیر ژاپنی وسط خانه کلنگی شان در محله‌ی درخونگاه ادای سامورایی‌ها را درمی آورد و ژاپنی حرف می‌زند باید بفهمیم که با چه‌جور آدم و فیلمی طرفیم.

«درخونگاه» بیشتر سایه بازی است، روی زندگی آدم‌های جنوب شهر و لات بازی‌های سینمای ایران و فیلمفارسی‌ها کاربُن انداخته و تصویر محوی را از آن‌ها نمایان کرده. قهرمان اش ادای قهرمان‌ها را درمی آورد، پدر‌ومادرش ادای پدرمادر‌ها را و رفاقت اش هم رفیق‌های قدیمی.

«درخونگاه» فیلمی است که ادای فیلم‌های خوب قدیمی را درمی آورد، ادای فیلم‌های قهرمان محور و پرخون و قدرتمند را. فیلمِ قهرمانانه آدم قهرمان می‌خواهد، کسی که درست وحسابی بلد باشد کاری شجاعانه انجام دهد نه اینکه فقط پُزِ زخم هایش را بدهد. زخم‌های روی تن آقارضا سزار مایه‌ی افتخار نیست.

کاربران در شبکه‌های اجتماعی درباره فیلم چه گفته اند:

محمد کلهر در توییتر نوشته: فیلم درخونگاه جز چند تا قاب قشنگ و دو سه دیالوگ کیمیایی طوری، جذابیت دیگه‌ای نداشت

امید جباری در اینستاگرام گفته: فیلم خوبیه، کاش اینقدر ایراد به تغییر فیلم‌ها نگیرن که ما بتونیم فیلم نورد تایید خود کارگردان را ببینیم

راهنمای اکران فیلم «درخونگاه»

نظر نگارنده:

«درخونگاه» همانطور که در تیتراژ ابتدایی فیلم نیز دیده میشود به «مسعود کیمیایی» تقدیم شده و بسیاری از صاحب نظران و منتقدان را نیز با اتکا به همین نوشته فریبنده، وادار به استفاده از عباراتی، چون: ” میراث دار سینمای کیمیایی” برای توصیف سینمای سیاوش اسعدی نموده است.

شاید اگر کمی به سینمای مسعود کیمیایی دقیق‌تر شویم و از پوسته ظاهری دیالوگ‌های شاعرانه و کوچه بازاری فراتر برویم، متوجه این نکته ساده بشویم که لااقل «درخونگاه» نمی‌تواند نسبت چندانی با سینمایی که از مسعود کیمیای می‌شناسیم برقرار نماید.

کیمیایی همواره در آثارش مفهوم خانه و خانواده را ستوده ومحتوای اصلی آثار و کلیه اعمال کاراکترهایش را در مواجهه با تهدیدی که آرامش خانواده را بهم ریخته است پایه می‌ریزد. از قیصر تا گوزن‌ها (با آن مونولوگ معروف سید که خطاب به قدرت با گفتن جمله ” مگه حالیت نیست، اینجا خونمه؟ “

دوباره ارزش‌های مکانی به نام خانه را به او یادآور می‌شود) تا فیلم‌های بعد از انقلابش مانند «ردپای گرگ» و «سلطان» که مفهوم خانه و خانواده، همواره نقطه عزیمت قهرمان فیلم قرار گرفته است، کیمیایی را در دسته فیلمسازانی قرار داده که پایبندی به شئونات خانواده را علیرغم همه تهدید‌ها و ناجوانمردی‌های اطراف، در الویت ارزش‌های کاراکترهایش قرار داده است.

نگاه کاملا وارونه سیاوش اسعدی به مفهوم خانواده و ارائه تصویری که در آن پدر و مادر و خواهر و داماد تبدیل به موجوداتی برای آسیب زدن به قهرمان منفعل قصه نمایش داده می‌شوند و خانه تصویرسازی شده در آن، نه جای امنی برای پناه بردن که ویرانه‌ای نا امن و وحشت‌زا است که چاره‌ای جز خروج از آن وجود ندارد، شباهت چندانی به سینمای مسعود کیمیایی پیدا نمی‌کند.

آن کنشمندی همیشگی شخصیت‌های کیمیایی که آن‌ها را از دام بی‌عملی و انفعال رها می‌ساخت، در اینجا در قالب یک رضا بی‌هویت تصویرسازی شده که غیر از ذکر خاطرات کار‌هایی که در ژاپن به انجام رسانده، عملگرایی چندانی از او برای تغییر وضعیت موجود دیده نمی‌شود.

امتیاز:

راهنمای اکران فیلم «درخونگاه»

اینجا محل تبلیغ شماست! همین حالا با ما تماس بگیرید. تبلیغ در هزاران صفحه وب خبری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *