چهرهها در شبکههای اجتماعی؛ بوی بنزین، بوی دود!
برترینها: در روزگاری که جامعه مجازی و شبکههای اجتماعی یکی از ارکان اصلی ارتباط افراد با یکدیگر شده است، ستارگان و چهرهها نیز این صفحات را برای ارتباط بهتر با مردم انتخاب کردهاند و با داشتن صفحه در شبکههای اجتماعی قصد در ارتباط مستمر و دوطرفه با مردم دارند. این مطلب با گزیدهای از این تصاویر در خدمت شماست.
باز هم مطلب هفته رو با مهناز افشار شروع کنیم که این روزها و هفتهها کلا تبدیل شده به بمب خبری، از حضورش در برنامه استعدادیابی در شبکه منتسب به عربستان و حضور در کنار خوانندههای لسآنجلسی گرفته تا لباس عجیبش که نه اینوری بود و نه اونوری و خلاصه داستان عجیب داوری مهناز افشار در پرشیا گات تلنت.
یاس فلسفی نیما شعباننژاد از کپشنش پیداست. میخوره که روز تولدش باشه با این حال و احوالش.
آقای حاجیلی، شما فقط به ما بگو توی این اوضاع، کلا همون انرژی مثبت رو از کجا میاری، ما بدونیم؛ انتظار دیگهای ازت نداریم.
فکر کنم مریم معصومی، یک عدد کتاب، یک عدد دوربین و یک عدد دوست رو گذاشته بوده دم دست، روی اوپنی، جایی که نت که وصل شد، سریع عکس بگیره، پست کنه.
عاشقانه فلور نظری برای پسرش.
خانم ریاحی، حالا شیلا خداداد یه دابسمش اجرا کرده و خواننده ترکیهای، دابسمش رو دیده و ازش تعریف کرده، فکر نمیکنم اپرا وقت کنه، تگهای اینستاش رو چک کنهها؛ زیاد امیدوار نباشین.
شقایق فراهانی هم زده توی کار جملات قصار پشت وانتی.
اگه انقدر خوشحال میشی از وصل شدن اینترنت، صحبت کنیم هرچند وقت یکبار یه قطع و وصلی جور کنن برات که امید به زندگیت افزایش پیدا کنه آقای صادقی!
بریم به بهنام تشکر بگیم که این ژست مال هفت هشت سال پیشه یا هنوز زوده؟
اندیشه، هرروز عجیبتر از دیروز!
کپشن توی عکس جا نشد، اما نفیسه روشن نوشته: «زندگی به من یاد داده برای داشتن آرامش و آسایش، امروز را با خدا قدم بردارم و فردا را به او بسپارم. زندگی زیباست…»
ما هم با خدا قدم برمیداریم نفیسه جان، منتها فکر کنم مدل کفشهامون باهم از زمین تا آسمون فرق داره که نتیجه ما چیز دیگهای میشه. مال ما برند نیست.
لاله اسکندری و دوست طراحش.
مارال هم که هنوز با عکسهای تئاترش خوشحاله. انصافا نمک نمیریزم، جدی میگم؛ خودتون برید ببینید.
قراره سردیس انوشیروان ارجمند هم درکنار افرادی مثل استاد شفیعی کدکنی و اخوان ثالث و.. در مشهد ساخته بشه. روحش شاد!
ما؟ هیچی خانم طباطبایی! ما هم میشینیم، رویا ساختن شما رو نگاه کنیم و رویا میبافیم که کاش رویایی داشتیم.
محمدرضا گلزار، از ساخت فصل دوم سریال عاشقانه خبر داد. با مهناز افشار یا بدون اون؟ هنوز کسی نمیدونه.
اا، جدی میگین خانم بختیاری؟ خوب شد گفتین. ما چه غافل بودیما. چشم، از این بهبعد ما هم رعایت میکنیم حتما. ممنون.
در ادامه خبر هفته پیش که از اظهارنظر خانم خیراندیش درباره همکاری مشترک ایران و آمریکا برای ساخت فیلم تعجب کردیم، باید بگم که کارگردانش یه خانم ایرانیه که مقیم آمریکاست و حنانه شهشهانی، بازیگری که چند مدت پیش از ایران رفت و کشف حجاب کرد هم توی فیلم بازی میکنه، به اضافه یکی از برادران خانواده بالدوین، یعنی عموی هیلی بالدوین-بیبر. چه شود؟ خانم خیراندیش پی ممنوعالتصویری رو به تن مالیده گویا.
برادر، لوکیشن رو زدی اندونزی، اون بالا وایسادی، عشق میکنی، بعد میخوای برای برد هم بازی نکنی؟ شما مساوی هم بشی، مدیونی. گلهاشم که ما میخوریم، شما خیالت راحت.
کاوه رضایی هم به زبان محلی خودشون (که نمیدونم کردیه یا لکی؛ شما بگین لطفا) تولد برادرش رو تبریک گفت.
این هم از جمله غمانگیز وریا.
فقط نگاه اون پسربچه بغل دستی! قنگ معلومه گیرش بیاره، از حسودی با مگسکش میفته دنبالش.
شما مطمئنی خانم میرامینی؟ پیشنهاد ما اینه که یه تجدید نظری توی حرفتون بکنین. باز خودتون میدونین.
سجاد افشاریان و شعری از فروغ فرخزاد.
خب بهناز جان! قبل سفر خارجه رفتن، یه لقمه نون و پنیر بگیر با خودت ببر که رسیدی سر دیگ نذری خارجی؟!، اینجوری هول نکنی، آبروریزی بشه.
باز هم چالش سلبریتیها و خیریه. آیا برملا کردن انجام کار خیر، کار خوبیست؟
کاش حداقل توضیح میدادین که اینچنین یعنی دقیقا چگونه.
ما از همین تریبون از خانم ناصر خیلی ممنونیم که لطف کردن و هشتگ اسم استاد شاملو رو قبل از اسم خودشون گذاشتن. قطعا افتخاریه برای استاد؟!
مخصوصا اگه خونهش توی کانادا باشه و دوستاش سالی چندبار کاملا اتفاقی گذرشون بیفته به اونورا.
قشنگ معلومه که نرگس محمدی یه عالمه عکس از کانادا داشته، نت ایران قطع بوده، گفته پس من اینا رو برای کی آپلود کنم؟ الان باز میگین نمکدون شدی و نمک میریزی؛ اشکال نداره بگید، اما توی این یه مورد کاملا جدیام.
واشقانی و دیرباز، دو یار صمیمی.
سانیا خانم دیده اگه بخواد مصداق شعری که نوشته رو اجرا کنه، سانسوری و مورددار میشه، ترجیح داده بهجای حوضچه اکنون روی قالی شنا کنه.
اصلا ما انگلیسیمون صفر، در حد آی ام ا بلک بورد؛ هرکی بیاد بگه کاربرد این کلمه برای این عکس دقیقا چیه، خودش بیاد جای من بنویسه از این به بعد.
باشه قبول، ولی اونی که اینجور مواقع از غنچه کردن لب، جواب میگیره، قطعا شما نیستی آقای چنگیزیان.
پست اینستاگرامی روزبه بمانی در روز تولد ۴۰ سالگیش. تولدت مبارک آقای شاعر.
پست آناهیتا همتی درباره ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان.
اونموقع تازه میشدی مثل یه عده از هموطنامون که هنوز هم دارن از روش دود و آتیش برای برقراری ارتباط استفاده میکنن ماهور جان.
چقدر این عکس شبیه اون تیزری که از فیلم دیدیم، نیست. کدومو باور کنیم خب؟
مواد لازم برای باور اینکه شبیه آدری هیپبورن، ویوین لی و… هستیم: یک عدد کلاه لبهدار قدیمی، فیلتر سیاهوسفید عکس، مقدار زیادی خودشیفتگی و یک دوست ناباب که این باور را در شما قوی کند.
پ. ن: خانم مرزبان، ایموجی روح توی کپشن گذاشتن که یهوقت یادمون نره، این دوستانی که تگ شدن، مردن!
الان باید بهش جواب بدیم یعنی؟
پ. ن: از کامنتها اینجوری بهنظر میرسه، چون دوستان، خیلی جدی و پیگیر، وقت گذاشتن برای پیدا کردن مخمل جان.
کدومو میگه؟ ایشالا که منظورش همون اینترنته.
همکاری دیرباز با حاتمیکیا در فیلم جدیدش.
تصویر گویاست..!
ابراز همدردی لیلا اوتادی با وضعیت معیشتی مردم ایران.
خب دلیل اینکه توی دوسوم عکسها، سحر قریشی، دستبهدهن وایساده و به افق زل زده، مشخص شد.
داره زور میزنه رویا بسازه که احتمالا هربار تیرش به سنگ میخوره.
آقا یکی نازنین بیاتی رو از برق بکشه، انگار جدی جدی باورش شده ازدواج کرده!
حداقل شکیب شجره رو فراری بدین زودتر.
بهرام رادان کی تهیهکننده شد و ما نفهمیدیم؟
اکران فیلم «شبی که ماه کامل شد» در جشنواره فیلم استونی.
دل و قلوه دادن مهدی جهانی به علیشمس در روز تولدش.
قدر خانم عباسی رو بدونیم که داره حرکت بزرگی توی سینمای ایران انجام میده؛ سینمای نابینایان.
مطلب این هفته رو با سکوت همیشگی پدرام شریفی زیر عکسهاش تموم میکنیم.